۲۷ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۳۰
شهید هادی امینی
زندگی شهید از زبان همسرش«در قاموس شهادت واژه وحشت نیست » ( امام خمینی ) با عرض تبریک خدمت امام زمان (عج) و امام خمینی .شهید مهندس هادی امینی فرزند حسین ‚ در فروردین ماه سال 1332 در خانواده ای مذهبی و متوسط واقــــع در خیابان خیام تهران چشم بجهان گشود . تحصیلات خود را دبستانی واقع در قنات آباد شروع کرد . بعد از اتمــــــام تحصیلات دبستانی به دبیرستان قریب رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد . بعد از اخذ دیپلم به تکنیکــــوم نفیسی تهران رفت و بعد از گرفتن فوق دیپلم به خدمت سربازی رفته پس از 2 سال خدمت در سال 53 با شرکــت در کنکور مهندسی تکنیکوم تهران ‚در رشته مهندسی میکانیک ادامه تحصیل داد و در تأسیسات تخصص گرفت . فعالیت سیاسی خود را قبل از انقلاب شروع کرد .
او همیشه برای شهادت آمادگی داشت ‚ در صبح تاسوعای 57پس از نوشتن وصیت نامه و خدا حافظی از خانـــواده اش که هیچ امیدی به بازگشت او نداشتند ‚ بدنبال خبرنگاران خارجی رفت تا رژیم نتواند خبرهای دروغ را رایج کند . پس از آن در تمام تظاهرات فعالانه شرکت داشت ‚ قبل از شروع تظاهرات در جاهای بلند صبح زود می ایستــاد و حرکات مردم را زیر نظر گرفته و جمعیت را تخمین میزد و همواره نوید پیروزی میداد . قبل از آنکه فکر فرار شاه به مغز کسی خطور کند‚ پیش بینی فرار شاه را می کرد ‚قبل از ورود امام همیشه می گفت شاه فرار می کند و امام می آید «جاءالحق و زهق الباطل » و حکومت اسلامی و قوانین اسلامی در ایران جـــــاری خواهد شد ‚ در حالیکه با مخالفت های بسیاری روبرو میشد ولی بر سر عقیده اش ایستادگی می کرد .شهید در نقـل و انتقال مجروحین و در جمع آوری شیشه ‚ پنبه ‚دارو و … شرکت میکرد . در اولین روزهای گشایش دانشکده به افشای افرادی از قبیل ضد الدین و ….. پرداخت . زمانیکه هیچکس او را نمـی شناخت و در همان دوران تحصیلات در افشای منافقین که هنوز بدین شکل منزوی نشده بودند ‚ نقش مؤثــــــری داشت – بعد از 22 بهمن 57 که حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد ‚ به حزب رفته و ثبت نام کــــــرد و دیگران را نیز به ثبت نام در این حزب الهی دعوت کرد و خود نیز در آنجا مشغول به فعالیت شد . پس از تشکیــــل بنیاد مستضعفان به آنجا رفت و سر پرست یکی از گروههای جمع آوری شد ‚ و خودش نیز مانند دیگران به جمـــع آوری اثاثیه ها می پرداخت ‚حتی در روزهای گرم ماه رمضان . ابتداء کار خود را رایگاه آغاز کرد و بعد از چند مـــاه بنیاد حقوق مختصری ‚ 2 یا 3 تومان برایشان در نظر گرفت . بعد از او خواستند مدیر عامل شرکت یکران ( ایـــران ناسیونال ) شود ‚ ولی چون اصولا از کارهای اینچنینی خوشش نمی آمد نپذیرفت ‚ همیشه بدنبال کارهای بی ســر وصدا و پر زحمت می رفت . بعد از بیرون آمدن از بنیاد مستضعفان در واحد استان تهران حزب جمهوری به فعالیت خود بطور رایگان ادامه داد . سپس شنید که استانداری تهران احتیاج به کار راه اندازی دارد و بنا بر این به آنجا رفت و چند ماه صبح ها از ساعت 7 تا 10 شب کار میکرد و در آبرسانی دهات دور افتاده بدون هیچ چشمداشتی سعـــی بسیار کرد که البته بعد از چند ماه استانداری برای ایشان حقوقی در نظر گرفت ‚سپس بدون توجه به اعتراضات کـه چرا شغل ثابتی اختیار نمی کند به حزب جمهوری بازگشت و در داحد مهندسین به فعالیت ادامه داد . او معتقد بود باید به جائی برود که احتیاج به وجودش باشد بنا بر این هر چند ماهی صیح .زود تا آخر شب کار مداوم میکــــرد و پس از اینکه کارها را راه می انداخت و کار روی غلتک می افتاد به ارگان دیگری میرفت .حتی این اواخر که در حزب جمهوری کار میکرد چند ماهی حقوق مختصری گرفت ولی ماههای آخر حقوقی هم نگرفت و حقوق ماههـــــــای اخیرش را به حساب 100 واریز کرد . او یکبار تصمیم به رفتن به جنهه گرفت که موفق نشد . هنگام کاندیدا توری بنی صدر در روشن ساختن اذهان سعی فراوان داشت ‚ مقابل لانةجاسوسی که برای بنی صــدر تبلیغ می کردند حضور پیدا می کرد تا مردم را روشن کند . بعد از ریاست جمهوری او نیز سعی فراوانی در افشــای خط امریکایی بنی صدر داشت از دولت مکتبی رجایی با جان و دل حمایت می کرد . او علاقه شدیدی به دکتــــــر بهشتی داشت و از اعماق قلبش از ایشان حمایت میکرد هنگام دفاع از او رگهای گردنش متورم میشد و معتقد بــود انقلاب ما پیروز خواهد شد و تا زمان انقلاب مهدی (عج) ادامه خواهد داشت او نیز مظلوم بود .... می گفت تا وقتی بهشتی را دوست دارم که در خط امام باشد به امام عشق می ورزید . سخنرانیهای امام را با دقت گوش میکرد و تحلیل می کرد – گزارشات مجلس خبرگان و شورای اسلامی را با دقت پیگیری می گرد ‚ خلوص نیت داشت و کار میکرد . با اینکه یکبار تا مرز شهادت رفت ولی چون به دکتر بهشتی عشق می ورزید همراه این یار حسین و در جائیکه برایش مقدس بود ‚در این کربلای ایران یعنی در حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید . خدا را شکر که خون این 72 تن شهید ‚حسن نیت حزب را به اثبات رساند.
۹۳/۰۶/۲۷
در پناه حق