شهدا شرمنده ایم...

زندگی نامه شهدا

شهدا شرمنده ایم...

زندگی نامه شهدا

۰۸ اسفند ۹۳ ، ۰۲:۳۰

شهید محمود امان اللهی

رخی از ویژگیها و خصایل اخلاقی شهید سر تیپ دوم محمود امان اللهی امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن . نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار مجاهد سرتیپ دوم محمود امان اللهی ، این سرباز صادق و فداکار دین و قرآن ، نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار مجاهد سرتیپ دوم محمود امان اللهی ، این سرباز پاک باخته ولایت ، عاشق شهادت و شیر بیشه شجاعت و تندیس اخلاق و شهادت و گذشت بود . وی پس از عمری مجاهدت جانبازی در مسیر نورانی خط امام خمینی (ره) ، باسعادت و عزت به آرزوی دیرین خویش رسید و شهد شهادت را با اشتیاق و در اقتدا به مولایش حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نوشید و به جوار قرب حق و ملکوت اعلی پیوست .  عاش سعیدا و مات سعیداامان اللهی آرزویش این بود که مسلمانان جهان روح اسلام را درک کند و اسلام ناب محمدی را بشناسند .تمام مقصد او مکتب او بود و آرزوی جز این نداشت آرمانش شهادت بود ، شهادت در کنار بسیجیان .او یکی از شاهکارهای خداوند خالق بوددر عالم خلقت او کسی بود که به ما آموخت که میتوان با هم برادری کرد و با هیچ کس عقد اخوت دائمی نسبت امان اللهی شراب طهور ْ سلوک اخلاقی " " نبرد انقلابی " را یکجا سر کشید .مبارزه بدون قدرت طلبی ، انقلاب گری بدون سیاسی کاری .ریاست بدون غرور ، تقوا بدون خود باوری ، انزوای بدون قعود ، عشق به مردم بدون عوامزدگی ، مستضعف گرایی بدون ریایی ، نبرد با سرمایه داران بدون ذهنیت طبقاتی سنت گرایی بدون شخصیت پرستی .تشکیلات خواهی بدون باند بازی . پایداری عقیدتی بدون اشعری گرای ، تواضع بدون تواقع ، صلاحیت بدون لجاجت ، انعطاف بدون نفوذ پذیری ، انقلاب بدون شتابزدگی ، اصلاح طلبی بدون محافظه کاری ، فقاهت بدون تحجر و مقدس مآبی ، تجدید نظر طلبی بدون سبک سری ، عرفان بدون شطحیات ، و فلسفه بدون تعبد ، بدان و همه آنچه هستن از آن نیز نام امان اللهی را در دهاله ای از نور به یادهایش می آورد و قلب را تسخیر می کرد ، زاد و عبودیت و بصیرت او بود . ای یار ای قافله سالارهجرت نکته آغاز و جوهر جوشان وجود تو بود که یکدم ماندن و سکون را برنمی تابیدی و در این پویش رویش آفرین پاک و گریبان چاک از معبر خاک تا ماورا’ افلاک پر گشودی و در جغرافیای پرندین ملکوت بار یافتی .و هجران حاصل حوصله تنک و ذهن و زمان زده ماست که هرگز همتی هم رکاب با کاروان همیشه را حل تو و بتار توحید پوی تو را نداشتیم .اما حکایت این هجرت و هجران همیشه باقی است و روایت روشن آن در دیدگاه این قبیله قبله باور جاری . ای قبله هر قافلهای شبروان رامشعله .ای بیدلان را سلسله ، حریق هجرانت دلها را می گدازد ، حجم حقیر کلمات را کجا گنجایش توصیف هجران توست .تو که از لبانت توصیف وحی می تراوید و از شمیم نفس ات لاله می شکفت و از نگاهت اعجاز و از قامتت قیام می جوشید .در سوگ چه بایدمان سرود و با چه زبانی غم نبودنترا زمزمه کنیم . نقش نامه نورانی ات بر کتیبه مردل تابی شما روزگاران باقی است و نهایت ای عزیز اینکه :هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود                    هرگز از خاطرم آن سرو خرامان نرود
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۸