شهدا شرمنده ایم...

زندگی نامه شهدا

شهدا شرمنده ایم...

زندگی نامه شهدا

۱۵ اسفند ۹۳ ، ۰۲:۳۰

شهید ولی نوری

زمستان 1330 در روستای ابرج از توابع شهرستان مرودشت در خانواده ای متدین و مذهبی کودکی چشم به هستی گشود که او را « ولی » نامیدند.«ولی» از اوان کودکی رنج ومشکلات زندگی را با جان خویش لمس کرد وبا پشت سر گذاشتن مشقات و سختیهای فراون به تدریج در محیط پاک و مصفای روستا پرورش یافت و تا مقطع ششم قدیم به تحصیلات خویش ادامه داد .پس از آن به علت گذراندن زندگی و کسب معاش از ادامه تحصیل بازماند . این مجاهد خستگی ناپذیر ، بدلیل نامساعد بودن شرایط کار و زندگی به شهرستان مرودشت عزیمت کرد و سر انجام پس از مدتها تلاش و فعالیت در سال 1349 جهت گذراندن دوران سربازی راهی تهران شد و بلافاصله پس از مراجعت از خدمت در سال 1351 همسری شایسته و وفادار برگزید که ثمره این ازدواج خجسته سه فرزند پسر و یک فرزند دختر است .شهید ولی نوری با تقلید از مرجع بزرگ عالم تشیع حضرت امام خمینی (ره) دریای شورانگیز و بی قررار دلش را آرامش بخشید و در پیروی از فرامین والا و مقدس مقتدای خویش ، همدوش با دیگر عاشقان راستین اسلام و انقلاب با شرکت در تظاهرات و راهپیمائی ها ی ضد طاغوتی ، انزجار و تنفر خویش را از حکومت مستبد ستمشاهی اعلام داشت .این شهید گرانقدر پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه پاسداران درآمد و از بدو ورود به این نهاد مقدس در مسیر پیشبرد اهداف والای انقلاب اسلامی گام نهاد .با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران راهی دیار خون و حماسه گردید و همدوش با دل سوختگان وادی عشق به مصاف با صدامیان متجاوز و کافر کیش رفت .این سردار سرافراز همواره در تمامی صحنه های نبرد نور علیه ظلمت حضوری چشمگیر داشت و مسئولیت های زیادی بر عهده گرفت .وی از سال 1360تا 1362 مسئولیت اطلاعات و عملیات سپاه مرودشت را عهده دار بود و در عملیات شکست حصر آبادان به عنوان فرمانده گردان انجام وظیفه کرد. در عملیات فکه و والفجر 4به عنوان معاون گردان بر دشمن زبون یورش برد و در عملیات محرم با بر عهده گرفتن فرماندهی گردان ، مأمور فتح تپه های 107 گردید .او همچنین فرماندهی گردان ثار الله از لشکر فجر و فرماندهی تیپ فاطمه الزهرا(س) را نیز بر عهده داشت .آن کبوتر سپید بال سر انجام در عملیات قدس 3 بر اثر انفجار میم پاهایش قطع شد و لحظاتی پس از آن پیکر مجروح و نیمه جانش آماج آتش تیر بار دشمن قرار گرفته و به شهادت که آرزوی دیرینه اش بود دست یافت .اگر چه مرغ روحش پس از سالها مشتاقی و مهجوری سبکبال از قفس تنگ خاک بر اوج قله های قدسی ملکوت به پرواز در آمد اما هنوز فرزندان منتظر و صبورش ، بازگشت پیکر پاره پاره و نازنین پدر را که سالهاست در بیابانهای گرم خوزستان بر جای مانده است به انتظار نشسته اند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۱۵

نظرات  (۴)

۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۵۱ ردیاب خودرو
وبلاگ عالی داری
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۵۱ ردیاب خودرو
وبلاگ عالی داری
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۵۱ ردیاب خودرو
وبلاگ عالی داری
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۵۱ ردیاب خودرو
وبلاگ عالی داری