شهید عبدالکریم بخردیان

من‌المؤمنین و رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینظرو ما بدلوا تبدیلا . (احزاب 23).شهید بزرگوار حجت الاسلام عبدالکریم بخردیان در سال 1317 در شهر مذهبی بهبهان چشم به جهان گشود . پس از طی دوران طفولیت به لحاظ علاقه‌ای که به فراگیری علوم اسلامی داشت به مدت سه سال دروس مقدماتی را در محضر علمائی چون حجت الاسلام سید محمد مرتضوی و سید فرج الله مصطفوی فرا گرفت . سپس به شیراز عظیمت نمود و دروس سطح را در محضر حاج عالم به مدت 5 سال آموخت . در سال 1343 هنگامی که امام خمینی رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی به نجف اشرف تبعید شدند شهید بخردیان به عراق رفت و به مدت 18 ماه از درس خارج استاد عزیزش استفاده کرده و نیز در درسهای آیت‌الله خویی شرکت نمود.در اواخر دهة‌ چهل حجت الاسلام بخردیان به بهبهان بازگشت و مشغول تدریس در مدارس دینی گردید. و چندی بعد در مسجد سبز پوشان بهبهان با همکاری تنی چند از افراد مسئول و مکتبی اقدام به تشکیل مرکزی بنام « مکتب محمدیه » کرد که پایگاه فکری جوانان بهبهان باعث رعب و وحشت مزدوران رژیم منحوس پهلوی گردید.حجت الاسلام بخردیان علاوه بر ارشاد مردم و تغذیه فکری جوانان در سال 1355با کمک چند نفر از برادران متدین به تشکیل صندوق قرض الحسنه حضرت محمد (ص) همت گماشت که سهم بسزایی در کمک نمودن به محرومین و مستضعفین بهبهان داشته است .او در سالهای 55 تا 57 با پشتکاری پی‌گیر در شکل دادن گروههای مسلح مسلمان و همچنین عملیات نظامی و تخریبی علیه رژیم مزدور پهلوی نقش اصلی را به عهده داشت . حوزه فعالیت فکری و سیاسی او محدود به بهبهان نبود . در بندر دیلم و ماهشهر و روستاهای اطراف آن، هر جا که می‌رفت همواره نقش موثری در آگاهی توده‌های مردم داشت . او از جمله روحانیون انگشت شمار بودکه به شدت تحت تعقیب رژیم شاه معدوم بود .و بارها و بارها بازداشت گردید ولی هیچگاه از پای ننشست.پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی مسئولیتهای کمیته انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفین و بنیاد شهید را به عهده گرفت و با ایجاد مکتب زینبیه زمینه‌ای را جهت ارشاد و تعلیم خواهران مسلمان مهیا ساخت.شهید بخردیان از نبوغ خاص و فکری کارساز در زمینه اختراع برخوردار بود، او یک پمپ ابی و چند وسیاه دیگر را خود ساخته بود و قبل از شهادتش طرح بخصوصی از آبگرمکن و اجاق گاز را نیز داده بود .…. عاقبت روز 12/5/60 فرا رسید. حجت الاسلام بخردیان پس از سرکشی به بنیاد شهید و مکتب زینبیه برای ادای نماز ظهر به مسجد سبز پوشان رفت و با خدای خویش به راز و نیاز پرداخت.در هنگام بازگشت به خانه او که از یک چشم نیمه سالم برخوردار بود و حتی تا 2 متری خود را به خوبی نمی‌دید و بدون محافظ به منزل می‌رفت مورد حمله منافقین از خدا بی‌خبر قرار گرفت و اگر چه تیر آتشین مزدوران آمریکا بر فرقش فرود آمد اما فراقش را با معبود از میان برد و امام جماعت وحدت آفرین شهر به لقاء الله پیوست.