شهید عبدالکریم بخردیان

من‌المؤمنین و رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینظرو ما بدلوا تبدیلا . (احزاب 23).شهید بزرگوار حجت الاسلام عبدالکریم بخردیان در سال 1317 در شهر مذهبی بهبهان چشم به جهان گشود . پس از طی دوران طفولیت به لحاظ علاقه‌ای که به فراگیری علوم اسلامی داشت به مدت سه سال دروس مقدماتی را در محضر علمائی چون حجت الاسلام سید محمد مرتضوی و سید فرج الله مصطفوی فرا گرفت .

شهید علی اکبر سلیمی جهرمی

زندگی شهید از زبان همسرش : متولد سال 1317 و اهل جهرم بود . تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در شهر جهرم بپایان رسانید و مبارزه را از سال 32 شروع کرد علاقه زیادی به تحصیل داشت ولی چون بار مسئولیت سنگین خانواده را بر دوش داشت به دانشسرای مقدماتی در دورترین نقطه لار رفت و با وجود آنکه از نظر رفاهی بسیار در مضیقه بود دیپلمش را گرفت و به معلمی پرداخت . 

شهید علی اکبر فلاح شورشانی

شهید علی اکبر شورشانی در سال 1319 در خانواده ای متدین در قزوین بدنیا آمد . پدرش کاسب جزء‌بود . وی پس از گذرانیدن تحصیلات ابتدائی و متوسطه در تهران موفق به اخذ فوق دیپلم تأسیسات شد او از کودکی به مطالعــه علاقه داشت و کتب مختلف مذهبی را مطالعه میکرد  

شهید حسین میر شکاری سلیمانی

در سال 1330 در خانوادهء مذهبی از ایل سلیمانی طائفهء حسینی تیره میرشکاری سلیمانی چشم به جهان گشود تا پایان دوره ابتدایی در اغوش گرم خانواده و همراه و همگام ایل و طایفه خود در مدرسه عشایری به تحصیل مشغو ل بود دو ره دبیرستان را در شهر کرمان با همه مصائب و مشکلات و دوری از خانواده نبود امکانات و غیر ه به پایان رسانده و در سال 1352 موفق به اخذ دیپلم طبیعی از دبیرستان امام خمینی( پهلوی سابق )گردید .

شهید موسی کلانتری

وزیر راه و ترابریشهید مهندس موسی کلانتری وزیر راه وترابری در سال 1327 در مرند متولد گردید ‚ وی تحصیلات ابتدائــــــی و متوسطه را در همان شهر به پایان رسانید و دیپلم خود را از دبیرستان خوارزمی تهران گرفت . 

شهید ولی نوری

زمستان 1330 در روستای ابرج از توابع شهرستان مرودشت در خانواده ای متدین و مذهبی کودکی چشم به هستی گشود که او را « ولی » نامیدند.«ولی» از اوان کودکی رنج ومشکلات زندگی را با جان خویش لمس کرد وبا پشت سر گذاشتن مشقات و سختیهای فراون به تدریج در محیط پاک و مصفای روستا پرورش یافت و تا مقطع ششم قدیم به تحصیلات خویش ادامه داد .پس از آن به علت گذراندن زندگی و کسب معاش از ادامه تحصیل بازماند .

شهید محمود امان اللهی

رخی از ویژگیها و خصایل اخلاقی شهید سر تیپ دوم محمود امان اللهی امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن . نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار مجاهد سرتیپ دوم محمود امان اللهی ، این سرباز صادق و فداکار دین و قرآن ، نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار مجاهد سرتیپ دوم محمود امان اللهی ، این سرباز پاک باخته ولایت ، عاشق شهادت و شیر بیشه شجاعت و تندیس اخلاق و شهادت و گذشت بود . وی پس از عمری مجاهدت جانبازی در مسیر نورانی خط امام خمینی (ره) ، باسعادت و عزت به آرزوی دیرین خویش رسید و شهد شهادت را با اشتیاق و در اقتدا به مولایش حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نوشید و به جوار قرب حق و ملکوت اعلی پیوست . 

شهید شعبانعلی زینلی

سردار دلاور اسلام شهید شعبان علی زینلی در سال 1338 در شهرستان مبارکه دیده به جهان گشود . زندگی او از ابتدا همراه با تلاش و کار بود به طوری که در تمام مدت دانش اندوزی در کنار تحصیل کارگری می‍کرد . با امام و انقلاب اسلامی از نوجوانی آشنا شد و در راه پیروزی آن گام برمی‍‍داشت حتی در طول مدت خدمت وظیفه اقدام به پخش اعلامیه‍های حضرت امام(ره)می نمود و با فرمان حضرتش از پادگان گریخته در مبارکه به افشاگری جنایات رژیم شاه پرداخت . 

شهید علیرضا نورانی

مهربان و خوش برخورد و مرتب وآراسته بود . سعی می کرد که همیشه با وضو باشد و تا آنجا که مقدور بود نمازش را اول وقت به جای می آورد . غیبت نمی کرد و غیبت گویان را آگاهی و تذکر می داد. همچنین دقیق و زیرک و باهوش و منطقی بود. در تاریخ 21/4/28 در شهرستان لنگرود ، دیده به جهان گشود . دوران دبستان و دبیرستان را در آنجا با پایان برد و برای تحصیلات دانشگاهی عازم تهران شد و از دانشگاه علم و صنعت در رشته مهندسی معماری فارغ التحصیل گردید.

شهید حسین ارادتی

شهید ارادتی در سال 1342 در خانواده ای مومن و وارسته چشم دیده به جهان گشود در سن 7 سالگی او را به دبستان سپردند با اوجگیری انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیماییهای شرکت می نمود در راه اندازی اعتصابات دانش آموزی و تعطیل کلاسهای مدرسه شان نقش بسزایی داشت روزهای تاریخی و سرنوشت ساز 17 شهریور و 22 بهمن 57 باوجود سن کم نقش فعالی را ایفا کرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان برای حفظ دستاوردهای انقلاب کوششی راستین را آغاز نمود با ضد انقلابیون تا جای بحث می کرد که گاه به مشاجره می کشید.